من ترسم از گرگ ها نیست ، میدانم کارشان دریدن است ، اما با ماهیت روباه ها چه کنم وقتی مدام لباس عوض می کنند ؟! . . . گرگ عاشق شده بود عاشق طعمه اش … نزدیکش شد بوییدش بوسیدش و با دندان گلویش را درید … افسوس … ذات احساس نمی شناسد…! . . . گرگها این روزها دیگر شکار نمیروند، بلکه دل به نی چوپان سپرده اند و گریه میکنند با گرگها گشتیم، با ببرها خوردیم، با شیرها نعره کشیدیم و شب باکفتارها دربیابان خوابیدیم؛ ولی افسوس که عاقبت، خود، شکار خرگوشها شدیم ! . . . گرگــ ها را دوستـــــ دارم ، مرگــــ را می پذیرند ، امـــا … تن به قلاده نمیدهند …
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط:
جملات ادبی،
،
:: برچسبها:
جملات زیبا,اس ام اس های عاشقانه,جملات عاشقانه,
|